محل تبلیغات شما
من از اونجایی که همه ی فکر و ذکرم اکسو شده*^*
گاهی اوقات خیلی در مورد اکسو با مامانم میحرفم~|:
و امروز اومدم یه سری از گفتگو هامونو براتون بازگو کنم^-^

من بعد اینکه دو روز فقط در مورد ازدواج کردن چن و اینکه می‌خوان بیرونش کنن با مامانم حرف زدم یه روز سر آهنگ ماما گفتم:
مامان مامان مامان|″: این همونیه که می خوان چون ازدواج کرده از گروه بیرونش کنن|″:
(به صداش می گفتم)
مامانم: واااا ! همون بهتر بیرونش می کنن انقدر جیغ جیغ نکنه|:
من: مامااااااان! ببین چقدر صداش قشنگه! بین همه ی اعضا صدای چن از همه بهتره!
و همین جوری از خوبی‌های صدای چن برای مامانم گفتم-.-
آخر سر گفتم: به نظر شما صداش خوب نیست؟ *^^^^*
مامانم شونه هاشو انداخت بالا و همین جوری گفت: چرا /:

من بعد از اینکه این خبرو خوندم به سرعت گفتم:
مامان مامان مامان مامان مامان مامان مامااااااااان *0*
مامانم: بله؟
من: اس ام گفته چن داره ازدواج می کنه ولی قرار نیست از اکسو بره! *-----*
مامانم: آهان! -.- دیدی گفتم؟! حالا این راهی می شه برای ازدواج همشون^^
من: ولی چان و بکهیون ازدواج نمی کنن! ||=<
من پس از مدتی(با خودم) :
چرا باید یکی دیگشون بخواد ازدواج کنه؟ -_-
چرا یکیشون باید بخواد به ازدواج کردن فکر کنه؟ -____-
چرا چن داره ازدواج می کنه؟ -______-
چرا چن داره. چن داره بابا می شه! *------*
الان باید خوشحال باشم یا نارحت؟ |||:
(خلاصه مامانم دیوونم کرد|: )

من: شیو شیو~ *^^^^*
مامانم:
من: مامان می دونید شیو شیو کیه؟ *۰*
مامانم: نه، کیه؟ /:
من: یکی از اعضای اکسو هست. -.- اسمش شیومینه و به شدت شبیه گربه هاست! *----*
مامانم: وااا، بیچاره|:
من: چرا بیچاره؟ @-@
مامانم: خب بهش می گید شبیه گربس/:
من: مامان گربه به این خوشگلی@---@ خیلی خوش به حالشه که می گیم شبیه گربس! @---@
مامانم: من اصلا از این چیزا خوشم نمیاد-.-
و برگشت تو گوشیش||:

من: مامان ببین، این همونیه که می گفتم شبیه گربس
و رفتم تو یکی از عکسای شیومین/:
مامان: این کجاش شبیه گربس؟ /:
من: این همه شباهتو نمی بینی؟ |||=
مامانم: بیچاره-.-
و دوباره رفت|:
یعنی این حرکت مامانم روحیمو داغون کرده|:

عکسی که تابستون با همکلاسی های سال قبلم گرفته بودیم تازه اومده بود
با بی تفاوتی یه نگاهی به همه ی هم کلاسی هام کردم-_-
یهو یه شخص آشنایی رو دیدم! .0.
من: مامان مامان! .0.
مامانم: بله؟ /:
من: نگاه کن. یادته عکس یه نفرو بهت نشون دادم گفتم شبیه گربس؟
مامانم: آره
من: به نظرت شبیه کیانا نیست؟ *^^^*
کیانا یکی از همکلاسی هام بود که چشمای سبز و موهای بور داشت
به شدت سفید بود و همیشه ادای گربه هارو در میاورد
کلا به گربه معروف بود تو کلاسمون~|:
مامانم: *نگاه متفکرانه ای به کیانا می اندازد* چرا /:

می دونم کم بودن ولی تموم شد|:
همینا بود فقط/:
اگه الان نمی نوشتم بعدا یادم می رفت-.-
جانا! ^-^

♪ ~قهوه ی سرد آقای نویسنده~ ♪

شخصیت های انیمه ی سگ های ولگرد بانگو

پوستر و تیتراژ رمان رویش بهار

مامان ,گفتم ,ازدواج ,مامانم ,چن ,صداش ,مامان مامان ,با مامانم ,گفتم مامان ,و همین ,در مورد ,مامان مامان مامان ,گفتم مامان مامان

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش و پرورش مجازی Don's site وب لژیون یکم محمد حسین نایبی ..:بندریها.وبلاگی برای همه:.. Dayna's site Nancy's receptions dadikata اللھم عجل لولیک الفرج مطالب اینترنتی زیباترین ها